PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اشعاری از مولانا



fishboy
۱۳۹۴-۱۱-۰۵, 21:59
سلام دوستان
هر شعری که از مولانا به نظرتون زیباست رو در این تاپیک قرار بدین تا همه ازش لذت ببریم. اولین شعری هم که قرار میدم تقریبا وصف حال و سر مستی این عارف بزرگ هست که واقعا بعضی وقتها این شور رو با خوندن اشعار زیباش میشه حس کرد .

ز خاک من اگر گندم برآید

از آن گر نان پزی مستی فزاید


خمیر و نانبا دیوانه گردد

تنورش بیت مستانه سراید


اگر بر گور من آیی زیارت

تو را خرپشته‌ام رقصان نماید


میا بی‌دف به گور من برادر

که در بزم خدا غمگین نشاید


زنخ بربسته و در گور خفته

دهان افیون و نقل یار خاید


بدری زان کفن بر سینه بندی

خراباتی ز جانت درگشاید


ز هر سو بانگ جنگ و چنگ مستان

ز هر کاری به لابد کار زاید


مرا حق از می عشق آفریده‌ست

همان عشقم اگر مرگم بساید


منم مستی و اصل من می عشق

بگو از می به جز مستی چه آید


به برج روح شمس الدین تبریز

بپرد روح من یک دم نپاید

fishboy
۱۳۹۵-۰۴-۰۸, 17:57
آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم


آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان

تا سوی جان و دیدگان مشعله ی نظر برم


آمده‌ام که رهزنم بر سر گنج شه زنم

آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم


گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن

گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم


اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم


آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می‌کند

پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم


گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود

تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم


آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد

و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم


در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام

وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم


این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من

گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم