Morteza.g
۱۳۹۶-۰۲-۰۹, 21:16
⭕️ به حریم هم احترام بگذاریم
یادمه یه بار که برای صید امور رفته بودم. وقتی رسیدم کنار آب قبل از من چند نفری کنار آب بودن از اونجا که برای صید این ماهی زیرک به هیچ وجه نباید سر و صدا کرد یه گوشه دنج پیدا کردم و شروع کردم به باز کردن لوازمم. بعد از آماده کردن لوازم چند تا جوانه جو به قلاب زدم و کنار نی ها پرتاب کردم و منتظر شدم. اما خبری نبود نگاه کردم دیدم که بقیه هم چیزی کاسب نشده‌اند دوباره پرتاب کردم که یه دفعه شناور ناپدید شد و تونستم یه اموره حدود یک کیلو صید کنم اما چشمتون روز بد نبینه یه دفعه هر چی ماهیگیر اونجا بود جمع شدن دور من و همونجا که من پرتاب میکردم قلاب میانداختن اون هم با کلی سر و صدا و گلایه که چرا ماهی به قلابشون نمیزنه یواش یواش لوازممو جمع کردم و از اونجا رفتم جایی ک اول میخواستم برم و الان دیگه هیچ ماهیگیری نبود اونجا هم یه ماهی دیگه صید کردم و دوباره ماهیگیرا مثل مور و ملخ ریختن اونجا جالب این که میرفتن سر طعمه هام و بدون اجازه هر چی میخواستن بر می داشتن واقعا صحنه خنده داری بود کمکم لوازمم جمع کردم و اون عزیزان رو با سر و صدا و هیاهوشون کنار آب تنها گذاشتم.
☜نویسنده :امید شفقی
یادمه یه بار که برای صید امور رفته بودم. وقتی رسیدم کنار آب قبل از من چند نفری کنار آب بودن از اونجا که برای صید این ماهی زیرک به هیچ وجه نباید سر و صدا کرد یه گوشه دنج پیدا کردم و شروع کردم به باز کردن لوازمم. بعد از آماده کردن لوازم چند تا جوانه جو به قلاب زدم و کنار نی ها پرتاب کردم و منتظر شدم. اما خبری نبود نگاه کردم دیدم که بقیه هم چیزی کاسب نشده‌اند دوباره پرتاب کردم که یه دفعه شناور ناپدید شد و تونستم یه اموره حدود یک کیلو صید کنم اما چشمتون روز بد نبینه یه دفعه هر چی ماهیگیر اونجا بود جمع شدن دور من و همونجا که من پرتاب میکردم قلاب میانداختن اون هم با کلی سر و صدا و گلایه که چرا ماهی به قلابشون نمیزنه یواش یواش لوازممو جمع کردم و از اونجا رفتم جایی ک اول میخواستم برم و الان دیگه هیچ ماهیگیری نبود اونجا هم یه ماهی دیگه صید کردم و دوباره ماهیگیرا مثل مور و ملخ ریختن اونجا جالب این که میرفتن سر طعمه هام و بدون اجازه هر چی میخواستن بر می داشتن واقعا صحنه خنده داری بود کمکم لوازمم جمع کردم و اون عزیزان رو با سر و صدا و هیاهوشون کنار آب تنها گذاشتم.
☜نویسنده :امید شفقی